یادداشت | بررسی حمایت از جریان مقاومت در پرتو قانون اساسی و اصل عدممداخله در حقوق بینالملل
قانون اساسی مهمترین سند سیاسی و حقوقی یک کشور و متضمن عالیترین قواعدی است که از یکسو اصول و موازین حاکم بر روابط سیاسی افراد در ارتباط با دولت و نهادهای سیاسی کشور و کیفیت توزیع قدرت درمیان افراد و نهادها را تبیین میکند و از سوی دیگر در مقام تضمین حقوق و آزادیهای شهروندان برمیآید و تمامی اعضای یک کشور ملزم به احترام و اجرای اصول مندرج در قانون اساسی میباشند.
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، خطوط کلی سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی ترسیمشده است که از آن جمله به مقدمه، اصل ۳ (بند ۱۶)، اصل ۱۱ و فصل دهم تحت عنوان سیاست خارجی (اصول ۱۵۲- ۱۵۵) میتوان اشاره نمود. با توجه به اصول مذکور قانون اساسی، همه مسلمانان یک امت هستند و جمهوری اسلامی ایران باید مبارزه حقطلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین را در هر نقطه از جهان موردحمایت قرار دهد و سیاست کلی خود را نیز بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اولین قانون اساسی در جهان است که آرمان تحقق سعادت انسان در کل جامعهی بشری را سرلوحهی خویش قرار داده و اصول سیاست خارجی ایران را بر نجات ملل محروم و مورد ستم و حمایت بیدریغ از مستضعفان جهان استوار کرده است. یکی از مواردی که در راستای تحقق اصول مذکور قانون اساسی، محور مقاومت است.
محور مقاومت یا جبهه مقاومت، به مجموعهای از کشورها و همچنین گروههای نظامی مسلمان گفته میشود که هدف آنها پایان دادن به تسلط غرب در منطقه خاورمیانه، مبارزه با رژیم صهیونیستی و دفاع از آزادی فلسطین است. دولتهای ایران، سوریه و عراق، حزبالله لبنان، تیپ فاطمیون افغانستان، انصار الله یمن، گروههای مقاومت در فلسطین مانند جهاد اسلامی و حماس و... محور مقاومت دانسته میشوند.
مقام معظم رهبری نیز در بیانیه گام دوم انقلاب بهصراحت به نقش والای انقلاب اسلامی در مواجهه با مستکبران عالم و شکلگیری جریان مقاومت اشاره فرموده و بیان داشتهاند که ایران مقتدر، امروز هم مانند آغاز انقلاب با چالشهای مستکبران روبهرو است امّا با تفاوتی کاملاً معنیدار. اگر آن روز چالش با آمریکا بر سر کوتاه کردن دست عمّال بیگانه یا تعطیلی سفارت رژیم صهیونیستی در تهران یا رسوا کردن لانهی جاسوسی بود، امروز چالش بر سرِ حضور ایران مقتدر در مرزهای رژیم صهیونیستی و برچیدن بساط نفوذ نامشروع آمریکا از منطقهی غرب آسیا و حمایت جمهوری اسلامی از مبارزات مجاهدان فلسطینی در قلب سرزمینهای اشغالی و دفاع از پرچم برافراشتهی حزبالله و مقاومت در سراسر این منطقه است و اگر آن روز، مشکل غرب جلوگیری از خرید تسلیحات ابتدایی برای ایران بود، امروز مشکل او جلوگیری از انتقال سلاحهای پیشرفتهی ایرانی به نیروهای مقاومت است و اگر آن روز گمان آمریکا آن بود که با چند ایرانی خودفروخته یا با چند هواپیما و بالگرد خواهد توانست بر نظام اسلامی و ملّت ایران فائق آید، امروز برای مقابلهی سیاسی و امنیتی با جمهوری اسلامی، خود را محتاج به یک ائتلاف بزرگ از دهها دولت معاند یا مرعوب میبیند و البتّه بازهم در رویارویی، شکست میخورد. ایران به برکت انقلاب، اکنون در جایگاهی متعالی و شایستهی ملّت ایران در چشم جهانیان و عبور کرده ازبسی گردنههای دشوار در مسائل اساسی خویش است.
امروزه بیشتر برنامههای استکبار جهانی در منطقه با شکست روبرو شده است و نقش شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی را در پیروزیهای جبهه مقاومت در مبارزه با استکبار جهانی و صهیونیسم بینالملل نمیتوان بههیچوجه نادیده گرفت و همچنین لازم به ذکر است که شهید سلیمانی تنها یک فرمانده نبود بلکه او نماد محور مقاومت بود. شهید سلیمانی با داشتن تفکری نظامی، اندیشهی استراتژیک و بهمانند یک دیپلمات زیرک بهعنوان نیروی فعال در سیاست خارجی کشورمان نقشی مهم ایفا میکرد و موفقیتهای سیاست خارجی کشورمان در منطقه مرهون تلاشها و مجاهدتهای این شهید بزرگوار ویارانش است و بدون تردید شهید سلیمانی مرد میدان بود. اما نکتهای که باید از اخلاق و روش شهید سلیمانی یاد کنیم و بهعنوان یک الگو، در بین مسئولان و خدمتگزاران نظام قرار گیر، مردمی بودن وی بود. همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند، شهید سلیمانی بهعنوان یک اندیشه و تفکر مطرح میباشد و باید تلاش شود این تفکر هرچه بیشتر و بهتر در جامعه ترویج و گسترش یابد. برنامهها و تدابیر شهید سلیمانی و همراهانش منجر به این شد که گروه تروریستی داعش در عراق و سوریه از بین رود و از وی بهعنوان نمادی از مبارزه به تروریسم در جهان مطرح شود. شهید سلیمانی توانسته بود استراتژی جمهوری اسلامی یعنی کمک به گروههای مبارز علیه رژیم اشغالگر قدس که از اصول ذکرشده در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران میباشد را بهخوبی دنبال کرده و هرروز در این مسیر گامهای دیگری بردارد. جای تردید نیست که این موضوع خلاف خواست آمریکا و رژیم صهیونیستی است ولی با فرماندهی شهید سلیمانی در عمق میدان و تشکیل بسیج مردمی در سوریه و عراق این موضوع به واقعیت بدل گشت و اتحادی از جنس پاسداران، فاطمیون، زینبیون، حیدریون و... ایجاد کرد. با حضور جبهه مقاومت و عملیات و پیروزیهای پیدرپی این جبهه، اسراییل مجبور شده است دور خودش دیوار بکشد، چراکه میداند از بین خواهد رفت. به همین دلیل در ۱۳ دی ۱۳۹۸، ارتش ایالاتمتحده، شهید سلیمانی را به دستور دونالد ترامپ، رئیسجمهور این کشور، در عملیات آذرخش کبود هنگام خروج از فرودگاه بینالمللی بغداد که برای دیدارهای رسمی با مقامات عراقی به آن کشور سفرکرده بودند ترور کند، اما اشتباه این کشورها در این است که با ترور شهید سلیمانی، نگرش و راه او از بین نخواهد رفت. خطمشی شهید سلیمانی و ابو مهدی المهندس، فرهنگ و خطمشی محور مقاومت و جهاد است و این فرهنگ ادامه خواهد داشت و بیشک سرنوشت آن پیروزی است و دشمنان باید هرروز آماده شکستهای بیشتر در منطقه باشند.
لازم به ذکر است که اقدامات صورت گرفته از سوی شهید سلیمانی کاملاً مطابق با اصول و اهداف قانون اساسی جمهوری اسلامی است. اما ممکن است در این خصوص تعارضی بین قانون اساسی و حقوق بینالملل حادث شود؛ زیرا از سویی اصل ۱۵۴ قانون اساسی از تعهد جمهوری اسلامی ایران به حمایت از مبارزات حقطلبانهی مستضعفان در برابر مستکبران در هر نقطهی عالَم سخن میگوید و از سوی دیگر، اصل عدممداخله در امور داخلی دولتها ازجمله اصول بنیادین حقوق بینالملل معاصر است که دولت جمهوری اسلامی خود را متعهد بدان میداند.
اصل عدممداخله بر اساس قطعنامهی ۲۶۲۵ مجمع عمومی ملل متحد «اعلامیهی اصول حقوق بینالملل راجع به روابط دوستانه و همکاری بین کشورها بر طبق منشور ملل متحد» بدین معنا است که، اصل عدممداخله دولتها را مکلف میسازد که در امور هیچ دولت دیگری مداخله نکنند. یعنی هیچ دولت و یا گروهی از دولتها حق ندارند به هر علتی که باشد، بهطور مستقیم یا غیرمستقیم، در امور داخلی و یا خارجی یک کشور دیگر مداخله کنند. درنتیجه مداخلهی نظامی و هرگونه مداخلهی دیگر، یا تهدید علیه شخصیت یک دولت یا علیه بنیادهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی یک دولت نقض حقوق بینالملل محسوب میشوند.
در خصوص عدممداخله باید به ۲ موردتوجه کرد؛ یکی مشروعیت مبارزات نهضتهای آزادیبخش در حقوق بینالملل و دیگری عوامل رافع مسئولیت بینالمللی.
بر اساس میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی: «همهی ملتها دارای حق تعیین سرنوشت هستند و بهموجب آن میتوانند آزادانه وضعیت سیاسی خود را تعیین و توسعهی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود را تأمین کنند.» باید توجه داشت که اصل حق تعیین سرنوشت باید با رعایت اصول حقوق بینالملل ازجمله اصل عدممداخله اعمال شود. با توجه به مشروعیت مبارزات نهضتهای آزادیبخش در جهت اعمال حق تعیین سرنوشت، حقوق بینالملل وضعیت حقوقی خاصی برای این افراد از حیث مداخله جهت کمک به آنها در نظر گرفته است. برای مثال، قطعنامهی ۲۶۲۵ مجمع عمومی مقرر میدارد: «مردم خواهان حق تعیین سرنوشت در راستای مقاومت خویش در برابر اقدامات زورمدارانه ای که مانع احقاق حق آنهاست، میتوانند در چارچوب منشور و مطابق اصول حقوق بینالملل، حمایتهای خارجی را بطلبند.» بنابراین اقدامات محور مقاومت مطابق حق تعیین سرنوشت و حقوق بینالملل است.
همچنین در خصوص عوامل رافع مسئولیت بینالمللی باید گفت که، بر طبق مادهی ۱ پیشنویس مسئولیت کشورها در برابر اعمال متخلفانه، کشورها با انجام هر عمل متخلفانهای مسئولیت بینالمللی دارند و بر اساس ماده ۲ هنگامیکه این فعل یا ترک فعل قابل انتساب و نقض تعهد بینالمللی آنها باشد، مسئولیت بینالمللی خواهند داشت. اما شرایط، وضعیتها، دلایل و یا اسبابی وجود دارند که در صورت حدوث آنها، وصف متخلفانه بودن عمل که ناشی از نقض تعهد بینالمللی طبق حقوق بینالملل است، از بین میرود. بهطور مثال، بر طبق ماده ۲۰ پیشنویس مسئولیت کشورها در برابر اعمال متخلفانه ۲۰۰۱، هرگاه کشوری به انجام عمل متخلفانه بینالمللی علیه خود رضایت دهد، عامل در مقابل آن کشور دیگر مسئول نخواهد بود، زیرا رضایت آن کشور مانع متخلفانه دانستن آن عمل میشود. پس اگر کشوری از کشور دیگر بخواهد در کشورش، پایگاه نظامی مستقر کند و یا نیروهای نظامیاش را به آن کشور ارسال کند، برابر رضایت دادهشده، عمل متخلفانه بینالمللی محقق نشده است. درنتیجه، حضور جمهوری اسلامی ایران در کشورهای منطقه، به علت رضایت دادهشده و درخواست رسمی آن کشورها، وصف متخلفانه عمل زایل میشود و جمهوری اسلامی ایران میتواند وارد آن کشورها شود و دست به اقدامات نظامی در جهت کمک به آنها بزند.
درنتیجه گیری نهایی، درواقع ایران بهعنوان یک عضو سازمان ملل متحد، در راستای حمایت از مستضعفان، آن دسته از حقوق و تکالیف حمایتی را اتخاذ میکند که حقوق بینالملل در حدود اهداف منشور ملل متحد مورداشاره قرار داده است و اقدامات جمهوری اسلامی ایران با رهبری شهید سلیمانی در محور مقاومت نهتنها مخالف حقوق داخلی و بینالمللی نمیباشد بلکه مطابق اصول ملل متحد و در راستای حفظ صلح و امنیت بینالمللی هست.